دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی faints )

faints

تلفظ آنلاین

faints noun pl. [feɪnts] Also feints.

faint :

سست

کمرنگ، خفیف، از حال رفتن، ضعیف، کم نور، ضعف کردن، غش کردن، مهندسی: ناپیدا، حقوقی: غش کردن، روانشناسی: ضعیف

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» faints
» fair
» fair and impartial
» fair and square
» fair arbitration

English Dictionary

faints noun pl. [feɪnts] Also feints. E18.
[Pl. of FAINT noun.]
The impure spirit which comes over first and last in the process of distillation.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲