دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی fascicular )

fascicular

تلفظ آنلاین

fascicular adjective. [fa'sɪkjʊlǝ]

دسته ای

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» fascicular
» fasciculate
» fascicule
» fasciculus
» fasciculus cuneatus

English Dictionary

fascicular adjective. [fa'sɪkjʊlǝ] M17.
[formed as FASCICULE + -AR¹.]
Chiefly Science. Of, pertaining to, or of the nature of a fascicle (FASCICLE 1).

[TahlilGaran] English Dictionary ▲