faulter

faulter noun. ['fɔ:ltǝ, 'fɒlt-] Scot. & north.

fault :
تقصیر
گیر، کاستی، گناه، عیب، نقص، خطا، اشتباه، شکست زمین، چینه، گسله، تقصیر کردن، مقصر دانستن، خطای پا در سرویس، خطای سرویس، مهندسی: اشتباه، کامپیوتر: تقصیر، مهندسی: خرابی، عمران: گسل، معماری: گسله، حقوقی: خطا، روانشناسی: اشتباه، ورزش: خطای پرش اسب دوانی، نظامی: اشتباه
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
faulter noun. ['fɔ:ltǝ, 'fɒlt-] Scot. & north. LME.
[from FAULT verb + -ER1.]
A person who commits a fault; a culprit, an offender.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.