fissural

fissural adjective. ['fɪʃ(ǝ)r(ǝ)l]

fissure :
ترک، شکاف، مهندسی: شکاف، عمران: درز، معماری: درزه، روانشناسی: شیار
شکاف، چاک، ترک، درز، شکافدار کردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
fissural adjective. ['fɪʃ(ǝ)r(ǝ)l] LME.
[from FISSURE noun + -AL1.]
Of or pertaining to a fissure or fissures; like a fissure; having fissures.

In isolated use before L19.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.