fixed costs

تلفظ آنلاین

ˌfixed ˈcosts noun [plural]

هزینه های ثابت، معماری: هزینه های سرمایه ای، بازرگانی: هزینه های که وابسته به حجم تولید نمیباشد، هزینه های ثابت
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
ˌfixed ˈcosts noun [plural] technical
costs, such as rent, that a business has to pay even when it is not producing anything ⇒ variable costs

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.