fordeal

fordeal noun & adjective. ['fɔ:di:l] Long obsolete exc. Scot.

ford :
پایاب، قسمت کم عمق رودخانه ای که جهت عبورحیوانات وانسان مناسب باشد، به آب زدن به گدار زدن، معماری: گدار، نظامی: محل عبور
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
fordeal noun & adjective. ['fɔ:di:l] Long obsolete exc. Scot. L15.
[from FOR-2 + DEAL noun1 (part).]
A. noun.
1. Precedence; arch. advantage. L15.

2. A store, a reserve. E19.
b. adjective. In reserve, in hand. E19.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.