دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی franc )

franc

تلفظ آنلاین

franc /fræŋk/ noun [countable]

فرانک (واحد پول)، امتیاز، حق مخصوص، حق انتخاب، حق رای

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» franc
» france
» franchise
» franchise de l'hotel
» franchise du quartier

English Dictionary

franc /fræŋk/ noun [countable]
[Date: 1300-1400; Language: French]
the standard unit of money in various countries, and used in France and Belgium before the euro

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲