دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی fratricidal )

fratricidal

تلفظ آنلاین

frat‧ri‧cid‧al /ˌfrætrəˈsaɪdl◂, ˌfrætrɪˈsaɪdl◂/ adjective [only before noun]

وابسته به برادرکشی، برادرکشانه، مبنی بر برادرکشی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» fratricidal
» fratricide
» fraud
» fraud squad
» fraudful

English Dictionary

frat‧ri‧cid‧al /ˌfrætrəˈsaɪdl◂, ˌfrætrɪˈsaɪdl◂/ adjective [only before noun]
a fratricidal war or struggle is one in which people kill members of their own society or group

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲