freaking

تلفظ آنلاین

/'fri:kıŋ/

freak :
شوکه شدن، جا خوردن
دمدمی مزاجی، وسواس، چیز غریب، غرابت، خط دارکردن، رگه دارکردن، دمدمی بودن، نظامی: میزان فرکانس بی سیم بحسب مگاسیکل در درگیری های هوایی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
freaking adverb
  1. a swear word that many people find offensive, used to emphasize a comment or an angry statement to avoid saying fucking

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.