frontes

تلفظ آنلاین

Irregular Forms: pl. of {frons}

front :
جلو
به طرف جلو، رو کردن، مواجه شده، روبروی هم قرار دادن، مقدمه نوشتن بر، درصف جلو قرارگرفتن، نمای جلو، سمت دشمن، خط اول میدان رزم، پیشانی، جبهه هوا، فرمان سر روبرو جلو، صف پیش، نما، طرز برخورد، جلودار، منادی، جبهه جنگ، مهندسی: نمای ساختمان، معماری: جبهه، حقوقی: در قبال، زیست شناسی: جبهه، ورزش: بازی در سانتر، علوم هوایی: جبهه، نظامی: به جلو
جلوی، پیش، قداهی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
fron·tes (frŏntēz)
n.
Plural of frons.

[TahlilGaran] American Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.