front :جلو
به طرف جلو، رو کردن، مواجه شده، روبروی هم قرار دادن، مقدمه نوشتن بر، درصف جلو قرارگرفتن، نمای جلو، سمت دشمن، خط اول میدان رزم، پیشانی، جبهه هوا، فرمان سر روبرو جلو، صف پیش، نما، طرز برخورد، جلودار، منادی، جبهه جنگ، مهندسی: نمای ساختمان، معماری: جبهه، حقوقی: در قبال، زیست شناسی: جبهه، ورزش: بازی در سانتر، علوم هوایی: جبهه، نظامی: به جلو
جلوی، پیش، قداهی