glazed

تلفظ آنلاین

glazed /ɡleɪzd/ adjective

glaze :
لعاب شیشه، مهره، برق، پرداخت، لعابی کردن، لعاب دادن، براق کردن، صیقل کردن، بی نور و بیحالت شدن (درگفتگوی ازچشم)، مهندسی: شیشه انداختن، عمران: لعاب شیشه
glaze (to) :
لعاب شیشه ای دادن، معماری: لعاب کردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
glazed /ɡleɪzd/ adjective
glazed look/eyes/expression etc if you have a glazed look, your eyes show no expression, usually because you are very bored or tired

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.