graduated

تلفظ آنلاین

graduated /ˈɡrædʒueɪtəd, ˈɡrædʒueɪtɪd/ adjective

graduate :
فارغ آلتحصیل شدن
درجه دار، درجه گرفتن، درجه دادن، به درجات تقسیم، طبقه بندی کردن، تغییر تدریجی کردن، مدرج یا درجه بندی کردن، پیمانه، مرتب کردن، مهندسی: تقسیم بندی کردن، حقوقی: درجه بندی کردن، شیمی: استوانه مدرج، نظامی: ترفیع دادن
درجه دار (از دانشکده یا دانشگاه)، دیپلمه، لیسانسیه، فارغ آلتحصیل، پیمانه درجه دار، لوله مدرج، درجه دار، (درباره مالیات) مشمول مالیات تصاعدی، فارغ آلتحصیل شدن، دوره آموزشگاهی را به پایان رساندن، به تدریج تغییریافتن، درجه بندی کردن، تغلیظ کردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
graduated /ˈɡrædʒueɪtəd, ˈɡrædʒueɪtɪd/ adjective

1. divided into different levels:
graduated rates of taxation

2. a tool or container that is graduated has small marks on it showing measurements

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.