دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی grid computing )

grid computing

ˈgrid comˌputing noun [uncountable]

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» grid computing
» grid condenser
» grid control
» grid control voltage
» grid convergence

English Dictionary

ˈgrid comˌputing noun [uncountable]
a system of running a computer program using a lot of small computers that are connected together in order to do very complicated jobs

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲