دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی grubber )

grubber

تلفظ آنلاین

grubber noun. ['grʌbǝ]

کرم حشره، نوزاد، بچه مگس، زحمتکش، خوراک، خواربار، کوتوله، نویسنده مزدور، زمین کندن، جستجو کردن، جان کندن، ازریشه کندن یا درآوردن، قلع کردن، از کتاب استخراج کردن، خوردن، غذا دادن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» grubber
» grubbiness
» grubbing
» grubbing up
» grubby

Synonyms & Related Words

grubber
[noun]
Synonyms: hack, drudge, grub, hireling, mercenary, slavey

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

English Dictionary

grubber noun

(in cricket) a ball that is bowled along the groundTopics

Want to learn more?

Find out which words work together and produce more natural sounding English with the Collocations: app.
(also grubber kick)
(in rugby) a forward kick of the ball along the ground