haw

تلفظ آنلاین

haw /hɔː $ hɒː/ verb

پرچین، حصار، محوطه، (گیاه شناسی). کویج، کیالک، میوه ولیک، ملاولیک، چیز بی ارزش، گیرکردن، من من کردن، گیردرصحبت، درنگ، فرمان حرکت (به یک دسته یاتیم) دادن، گله گوسفند وغیره، دست چپ رفتن، دست چپ بردن، به دست چپ، دست چپ برو
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
haw /hɔː $ hɒː/ verb
another spelling of ha(1)
hum and haw at hum1(4)

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English

haw
̈ɪhɔ:
See: hem and haw

[TahlilGaran] English Idioms Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.