دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی hawked )

hawked

تلفظ آنلاین

hawked adjective. [hɔ:kt] Scot. & north. Also hawkit ['hɔ:kɪt].
hawked adjective. [hɔ:kt]

موشک هاوک، (نوعی موشک زمین به هوای پدافند هوایی)، قوش، شاهین، بابازشکار کردن، دوره گردی کردن، طوافی کردن، جار زدن و جنس فروختن، فروختن، معماری: تخته ملات

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» hawked
» hawker
» hawking
» hawking, stephen
» hawkish

English Dictionary

hawked(1) ^[1]
hawked(2) ^[2]

hawked adjective¹. [hɔ:kt] Scot. & north. Also hawkit ['hɔ:kɪt]. L15.
[Origin unkn.]
Of cattle: spotted, streaked.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲

hawked adjective². [hɔ:kt] L16.
[from HAWK noun¹ + -ED².]
Curved like a hawk's beak; aquiline.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲