دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی hesitating )

hesitating

تلفظ آنلاین

/'hezə'teıtıŋ/

hesitate :

تعلل کردن، تردید کردن

تامل کردن، مردد بودن، بی میل بودن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» hesitating
» hesitatingly
» hesitation
» hesitative
» hesitatively

Synonyms & Related Words

hesitating
[adjective]
Synonyms: vacillating, faltering, halting, hesitant, indecisive, shilly-shallying, undecisive, vacillant, wavering, whiffling

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲