imperatival

imperatival adjective. [ɪm,pɛrǝ'tʌɪv(ǝ)l]

imperative :
امرانه، حاکم، لازم الاجرا، دستور بی چون و چرا، امری، دستوری، حتمی، الزام آور، ضروری، حقوقی: ضروری، روانشناسی: الزامی، نظامی: امرانه
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
imperatival adjective. [ɪm,pɛrǝ'tʌɪv(ǝ)l] L19.
[from IMPERATIVE + -AL1.]
Grammar. Of or pertaining to the imperative mood.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.