دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی inchoation )

inchoation

تلفظ آنلاین

inchoation noun. [ɪnkǝʊ'eɪʃ(ǝ)n]

آغاز، شروع، دست زنی، بنیاد گذاری

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» inchoation
» inchoative
» incide
» incidence
» incidence angle

English Dictionary

inchoation noun. [ɪnkǝʊ'eɪʃ(ǝ)n] LME.
[Late Latin inchoatio(n-), formed as INCHOATE verb: see -ATION.]
1. Elementary knowledge, first principles. Only in LME.

2. Beginning, commencement; an initial stage. M16.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲