incised

تلفظ آنلاین

incise :
بریدن، کندن، چاک دادن، شکاف دادن، حجاری کردن
incise (to) :
بریدن، کنده کاری کردن، چاک دادن، معماری: شکاف دادن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
in·cised (ĭn-sīzd)
adj.
Cut into a surface; engraved.
Made with or as if with a sharp instrument.
Deeply and sharply cut:
the incised margin of a leaf.

[TahlilGaran] American Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.