inclosure

inclosure /ɪnˈkləʊʒə $ -ˈkloʊʒər/ noun [countable, uncountable]

چاردیواری، محوطه، دیوار، حصارکشی، چینه کشی، حصار، چینه، ضمیمه، (جمع) ضمائم، پیوست، میان بار، کامپیوتر: محفظه، معماری: بر، حقوقی: ضمیمه، بازرگانی: جوف
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
inclosure /ɪnˈkləʊʒə $ -ˈkloʊʒər/ noun [countable, uncountable]
another spelling of enclosure

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.