دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی incongruence )

incongruence

incongruence noun. [ɪn'kɒŋgrʊǝns]

نابرابری، ناسازگاری، عدم تجانس، روانشناسی: ناهمخوانی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» incongruence
» incongruent
» incongruent melting
» incongruity
» incongruous

English Dictionary

incongruence noun. [ɪn'kɒŋgrʊǝns] E17.
[Latin incongruentia, formed as INCONGRUENT: see -ENCE.]
Lack of congruence; disagreement, incongruity.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲