inductance

تلفظ آنلاین

inductance noun. [ɪn'dʌkt(ǝ)ns]

ضریب القاء، اندوکتیویته، مقاومت کورالقائی، مقاومت سلف، گیرنده انرژی، (برق) اندوکتانس، ظرفیت القاء مغناطیسی، مهندسی: خود القائی، کامپیوتر: القاء، مهندسی: القاگری، شیمی: القاء، علوم هوایی: خودالقایی، نظامی: ذخیره کننده انرژی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: القای، کامپیوتر: ضریب القای، القای، شیمی: اندوکتانس، اندوکتیویته، مقاومت کورالقایی، خود القایی، مهندسی: خودالقایی، هواپیمایی: مقاومت سلف، گیرنده انرژی، ذخیره کننده انرژی، نظامی: القاگری، الکترونیک (: برق) اندوکتانس، ظرفیت القای مغناطیسیالقای، کامپیوتر: ضریب القای، القای، شیمی: اندوکتانس، اندوکتیویته، مقاومت کورالقایی، خود القایی، مهندسی: خودالقایی، هواپیمایی: مقاومت سلف، گیرنده انرژی، ذخیره کننده انرژی، نظامی: القاگری، الکترونیک (: برق) اندوکتانس، ظرفیت القای مغناطیسی

[TahlilGaran] Persian Dictionary

inductance noun
  1. the characteristic of an electric circuit that causes electricity to flow when there is a change of current in it

    Definitions on the go

    Look up any word in the dictionary offline, anytime, anywhere with the Oxford Advanced Learner’s Dictionary app.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.