دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی inguinal )

inguinal

تلفظ آنلاین

inguinal adjective. ['ɪŋgwɪn(ǝ)l]

(کالبد شناسی). مغبنی، وابسته بکشاله ران، کشاله رانی، مجرای کشاله ران

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» inguinal
» inguinal abdominal
» inguinal canal
» inguinal region
» inguinodynia

English Dictionary

inguinal adjective. ['ɪŋgwɪn(ǝ)l] LME.
[Latin inguinalis, from inguin-, inguen groin: see -AL¹.]
Anatomy. Of, belonging to, or situated in the groin.

■ inguinally adverb E20.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲