دیکشنری آنلاین تحلیلگران
Backward Forward
 

insemination

/ın'semə'neıʃən/

کاشتن، آبستن کردن، تلقیح، روانشناسی: تلقیح
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
See more results:

» insemination
» inseminator
» insensate
» insensately
» insensibility

See main entry: inseminate

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.