دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی integrand )

integrand

تلفظ آنلاین

integrand noun. ['ɪntɪgrand]

(ریاضیات). جمله ای که باید تابع اولیه آن را گرفت، تابع زیر انتگرال

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» integrand
» integrant
» integrate
» integrate circuit
» integrate circuit technology

English Dictionary

integrand noun. ['ɪntɪgrand] L19.
[Latin integrandus gerundive of integrare INTEGRATE verb: see -AND.]
Math. A function that is to be integrated.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲