دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی irised )

irised

irised adjective. ['ʌɪrɪst]

عنبیه، (گیاه شناسی). جنس زنبق و سوسن، رنگین کمان، روانشناسی: عنبیه

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» irised
» irish
» irish bridge
» irish bull
» irish coffee

English Dictionary

irised adjective. ['ʌɪrɪst] E19.
[from IRIS noun + -ED².]
1. Coloured like a rainbow; iridescent. E19.

2. With qualifying adjective: having an iris (of the eye) of a specified kind. L19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲