دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی irresponsive )

irresponsive

تلفظ آنلاین

irresponsive adjective. [ɪrɪ'spɒnsɪv]

پاسخ ندهنده، جواب ندهنده، بی جواب

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» irresponsive
» irresponsiveness
» irrestrainable
» irretention
» irretentive

English Dictionary

irresponsive adjective. [ɪrɪ'spɒnsɪv] M19.
[from IR-² + RESPONSIVE.]
Not responding to a force or stimulus; giving no answer to a question or inquiry.

■ irresponsively adverb L20.

■ irresponsiveness noun M19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲