دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی irrigation )

irrigation

/'ıərə'geıʃən/

ابیاری، مهندسی: آبیاری، عمران: آبیاری، معماری: آبیاری، زیست شناسی: آبیاری

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» irrigation
» irrigation channel
» irrigation consumption
» irrigation ditch
» irrigation requirement

English Dictionary

See main entry: irrigate

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲

Collocations

irrigation
noun
ADJ. large-scale, small-scale
IRRIGATION + NOUN project, scheme, system | canal, channel, ditch | pump
PREP. under ~ two million acres under irrigation

[TahlilGaran] Collocations Dictionary ▲