judging

judging ppl adjective. ['dʒʌdʒɪŋ]

judge :
قاضی
حکم کردن، قضاوت کردن، داوری کردن، فتوی دادن، حکم دادن، تشخیص دادن، دادرس، کارشناس، حقوقی: قاضی، فتوی یا حکم دادن، دادرسی کردن، روانشناسی: داوری کردن، ورزش: قاضی، نظامی: قضاوت کردن، داوری کردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
judging ppl adjective. ['dʒʌdʒɪŋ] L16.
[from JUDGE verb + -ING2.]
That has the function of judging, judicial; spec. able to judge, judicious, discerning. Also, censorious.

judgingly adverb M17.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.