junking

تلفظ آنلاین

/'dʒʌŋkıŋ/

junk :
خرت و پرت، آشغال
کاغذ پاره، آهن پاره، خرده شیشه، اسقاط، جنس اوراق و شکسته، کهنه و کم ارزش، جنس بنجل، به دور انداختن، بنجل شمردن، ریسمان پاره که برای بافتن بور یا درست کردن پوشال به کار می رود، طناب کهنه، قایق ته پهن چینی، مهندسی: خرده ریز، کامپیوتر: داده ناخواسته، معماری: نی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
junking
[noun]
Synonyms: disposal, discarding, disposition, dumping, jettison, relegation, riddance, scrapping, throwing away

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.