دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی knobbly )

knobbly

تلفظ آنلاین

knob‧bly /ˈnɒbli $ ˈnɑːbli/ (also knob‧by /ˈnɒbi $ ˈnɑːbi/) adjective

knobble :

قپه کوچک، برآمدگی کوچک، گره کوچک، دگمه کوچک، هموار کردن، صاف کردن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» knobbly
» knobby
» knobkerrie
» knobstick
» knobstone

English Dictionary

knob‧bly /ˈnɒbli $ ˈnɑːbli/ (also knob‧by /ˈnɒbi $ ˈnɑːbi/ American English) adjective
with hard parts that stick out from under the surface of something:

knobbly knees

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲