دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی knotter )

knotter

تلفظ آنلاین

knotter noun. ['nɒtǝ]

گره زننده، ماشین گره زنی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» knotter
» knottiness
» knotting
» knotty
» knotty pate

English Dictionary

knotter noun. ['nɒtǝ] E18.
[from KNOT noun¹, verb + -ER¹.]
1. A person who or machine which ties knots. E18.

2. With prefixed numeral: a boat or ship capable of a speed of a specified number of knots. E20.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲