دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی krimmer )

krimmer

تلفظ آنلاین

krimmer noun. ['krɪmǝ] Also crimmer.

پوست گوسفند خاکستری

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» krimmer
» kris
» krishna
» krishna valley
» krishnaism

English Dictionary

krimmer noun. ['krɪmǝ] Also crimmer. M19.
[German, from Krim (Russian Krym) Crimea (see CRIMEAN): see -ER¹.]
The grey or black furry fleece of young lambs from the Crimean area; a cloth resembling this. Cf. ASTRAKHAN, KARAKUL.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲