latency

/'leıtənsı/

تاخیر، زمان بیکاری، دوره عکس العمل، ناپیدایی، پوشیدگی، دوره کمون، مرحله پنهانی، رکود، نهفتگی، کامپیوتر: نهفتگی، روانشناسی: نهفتگی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: تاخیر، زمان بیکاری، رکود، نهفتگی، کامپیوتر: نهفتگی، روانشناسی: دوره عکس العمل، پنهانی، ناپیدایی، پوشیدگی، دوره کمون، مرحله پنهانی، رکود، نهفتگیپزشکی: نهفتگی

[TahlilGaran] Persian Dictionary

latency
[noun]
Synonyms: abeyance, abeyancy, cold storage, doldrums, dormancy, intermission, interruption, quiescence, quiescency, suspension

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

See main entry: latent

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.