lived

lived adjective. [lʌɪvd]

live :
زندگی کردن؛ زنده
زنده، سرزنده، موثر، دایر، زیستن، زنده بودن، زنده کردن، مهندسی: جریان دار، نظامی: تیراندازی جنگی، فشنگ جنگی، مهمات جنگی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
lived adjective. [lʌɪvd] LME.
[from live infl. form of LIFE noun + -ED2.]
Having a certain kind or length of life, as low-lived, etc.

Earliest in LONG-LIVED; see also SHORT-LIVED.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.