lock out

تلفظ آنلاین

lock somebody ↔ out phrasal verb

قفل کردن، تعطیل کارخانه، حبس کردن، تحریم کردن، مستخدمین را از مزایای استخدامی محروم کردن (برای وادار کردن آنها به قبول شرایط کارفرما)، در تنگنا قرار دادن یا به محل کار راه ندادن، کامپیوتر: تحریم کردن، بازرگانی: بسته شدن کارخانه
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: قفل کردن، حبس کردن، تحریم کردن، کامپیوتر: تعطیل کارخانه، بسته شدن کارخانه، اقتصاد: حبس کردن، تحریم کردن، مستخدمین رااز مزایای استخدامی محروم کردن (برای وادار کردن آنها به قبول شرایط کارفرما)، درتنگنا قرار دادن یا بمحل کار راه ندادن

[TahlilGaran] Persian Dictionary

lock somebody ↔ out phrasal verb (see also lock)

1. to keep someone out of a place by locking the door
lock somebody ↔ out of
I locked myself out of the house!

2. if employers lock workers out, they do not let them enter their place of work until they accept the employers’ conditions for settling a disagreement
lockout

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.