دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی lymphoid )

lymphoid

تلفظ آنلاین

lymphoid adjective. ['lɪmfɔɪd]

لنفاوی، خلطی، شبیه بلغم یا خلط مایی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» lymphoid
» lymphoma
» lymphomatoid
» lymphomatosis
» lymphomatous

English Dictionary

lymphoid adjective. ['lɪmfɔɪd] M19.
[from LYMPH + -OID.]
Physiology & Medicine. Of or pertaining to lymph or the lymphatic system; esp. (of tissue) that produces lymphocytes.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲