دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی marplot )

marplot

تلفظ آنلاین

marplot noun. ['mɑ:plɒt]

انگشت به شیر زن، آدم فضول، مداخله کننده، آدم مناع الخیر

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» marplot
» marque
» marquee
» marquee player, actor
» marquess

English Dictionary

marplot noun. ['mɑ:plɒt] E18.
[from MAR verb + PLOT noun.]
A person who spoils a plot or hinders the success of any undertaking.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲