micro

تلفظ آنلاین

micro /ˈmaɪkrəʊ $ -kroʊ/ noun (plural micros) [countable]
micro- /maɪkrəʊ, -krə $ -kroʊ, -krə/ prefix [in nouns, adjectives, and adverbs]

خرد، پیشوندی بمعنی، کوچک، کم، بزرگ کننده، میلیونیم، میکرو، (جانور شناسی). پروانه، بید خیلی ریز، کامپیوتر: میکرو، مهندسی: میکرو، نجوم: میکرو، بازرگانی: ذره ای، علوم هوایی: میکرو
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: ریز، میلیونیم، میکرو، کامپیوتر: میکرو، نجوم: میکرو، هواپیمایی: میکرو، مهندسی: خرد، ذره ای، اقتصاد: پیشوندی بمعنی، کوچک، کم، بزرگ کننده، ریز، میلیونیم، میکرو، (جانور شناسی).پروانه، بید خیلی ریزریز، میلیونیم، میکرو، کامپیوتر: میکرو، نجوم: میکرو، هواپیمایی: میکرو، مهندسی: خرد، ذره ای، اقتصاد: پیشوندی بمعنی، کوچک، کم، بزرگ کننده، ریز، میلیونیم، میکرو، (جانور شناسی).پروانه، بید خیلی ریزکامپیوتر: میکرو، پیشوند کوچکی، یک بازی کامپیوتری

[TahlilGaran] Persian Dictionary

micro /ˈmaɪkrəʊ $ -kroʊ/ noun (plural micros) [countable]
a small computer

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English

micro- /maɪkrəʊ, -krə $ -kroʊ, -krə/ prefix [in nouns, adjectives, and adverbs]
[Language: Latin; Origin: Greek, from mikros 'small, short']
extremely small ⇒ macro-, mini-:
microelectronics
a micro-organism

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.