دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی monoplegia )

monoplegia

تلفظ آنلاین

monoplegia noun. [mɒnǝ(ʊ)'pli:dʒǝ]

روانشناسی: فلج یک عضوی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» monoplegia
» monopode
» monopody
» monopolies and mergers commission
» monopolism

English Dictionary

monoplegia noun. [mɒnǝ(ʊ)'pli:dʒǝ] L19.
[from MONO- + -PLEGIA.]
Medicine. Paralysis restricted to one limb or region of the body.

■ monoplegic adjective pertaining to or affected with monoplegia L19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲