muddly

muddly adjective. ['mʌd(ǝ)li] colloq.

muddle :
گیجی
گیج کردن، خراب کردن، درهم و برهم کردن، تیرگی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
muddly adjective. ['mʌd(ǝ)li] colloq. E20.
[from MUDDLE noun + -Y1.]
Confused, muddled; confusing, bewildering.

muddliness noun L19.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.