مهندسی: گره،
کامپیوتر: گره،
شیمی: گره،
تربیت بدنی: گره،
نجوم: گره،
مهندسی: گره،
هواپیمایی: ابتدا یا انتهای مسیر حرکت، مقاطع مسیر حرکت،
نظامی: گره، محل برخورد بردارها در نمونه برداری،
عمران: گره،
روانشناسی: گره،
مهندسی: گره، اشکال، دشواری، برآمدگی، ورم، غده، منحنیگره،
کامپیوتر: گره،
شیمی: گره،
تربیت بدنی: گره،
نجوم: گره،
مهندسی: گره،
هواپیمایی: ابتدا یا انتهای مسیر حرکت، مقاطع مسیر حرکت،
نظامی: گره، محل برخورد بردارها در نمونه برداری،
عمران: گره،
روانشناسی: گره،
مهندسی: گره، اشکال، دشواری، برآمدگی، ورم، غده، منحنی
کامپیوتر: گره
[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲
node /nəʊd $ noʊd/
noun [countable] technical[
Date: 1300-1400;
Language: Latin;
Origin: nodus 'knot, node']
1. the place on the stem of a plant from which a leaf or branch grows
2. a place where lines in a network cross or join
3. a part of a computer network where messages can be received or sent
4. a
lymph node [TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲