notal

notal adjective. ['nǝʊt(ǝ)l]
notal adjective. ['nǝʊt(ǝ)l] rare.

note :
یادداشت؛ اسکناس
تفسیر، قبض، نامه رسمی، نامه ای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم می شود، سند، کلید پیانو، آهنگ صدا، خاطرات، تبصره، یادداشت کردن، ثبت کردن، به خاطر سپردن، ملاحظه کردن، نت موسیقی نوشتن، توجه کردن، ذکر کردن، بازرگانی: یادداشت، درنظر گرفتن، تذکر
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
notal adjective1. ['nǝʊt(ǝ)l] M19.
[formed as NOTUM + -AL1.]
Dorsal. Now only Entomology, of or pertaining to a notum.

[TahlilGaran] English Dictionary

notal adjective2. ['nǝʊt(ǝ)l] rare. L19.
[from NOTE noun2 + -AL1.]
Of, pertaining to, or employing notes.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.