دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی offing )

offing

تلفظ آنلاین

off‧ing /ˈɒfɪŋ $ ˈɒː-, ˈɑː-/ noun

آب ساحلی، در آینده نزدیک، در آن نزدیکی ها

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» offing
» offish
» offishness
» offline
» offline explorer

Synonyms & Related Words

offing
[noun]
Synonyms: in the offing
in prospect, imminent, on the horizon, upcoming

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

English Dictionary

off‧ing /ˈɒfɪŋ $ ˈɒː-, ˈɑː-/ noun
[Date: 1700-1800; Origin: offing 'part of the deep sea that you can see from the shore' (17-20 centuries), from off]
be in the offing to be likely to happen soon:

Big changes were in the offing.

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲