دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی onsight )

onsight

onsight noun. ['ɒnsʌɪt] rare.

در معرض دید، حقوقی: برویت، بازرگانی: دیداری، نظامی: در میدان دید دوربین

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» onsight
» onslaught
» onstage
» onstead
» ontario

English Dictionary

onsight noun. ['ɒnsʌɪt] rare. M19.
[from ON- + SIGHT noun, after insight.]
The action or faculty of looking forward into the future.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲