الکترونیک: محور Y از یک گراف یا نمودار،
کامپیوتر: رست، عرض،
محور مختصات:، محور عرضها،
هواپیمایی: عرض، رست، عرض نقطه،
معماری: عرض،
در صفحه مختصات، : روانشناسی: عرض،
نقطه، : الکترونیک: حور افقی،
اقتصاد: عرض، بعد قایممحور Y از یک گراف یا نمودار،
کامپیوتر: رست، عرض،
محور مختصات:، محور عرضها،
هواپیمایی: عرض، رست، عرض نقطه،
معماری: عرض،
در صفحه مختصات، : روانشناسی: عرض،
نقطه، : الکترونیک: حور افقی،
اقتصاد: عرض، بعد قایم
[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲
or·di·nate (ôr
dn-ĭt, -āt
)
adj.Arranged in regular rows, as the spots on the wings of an insect.
n.Symbol y The plane Cartesian coordinate representing the distance from a specified point to the
x-axis, measured parallel to the
y-axis.
[TahlilGaran] American Dictionary ▲