outputter

outputter noun. ['aʊtpʊtǝ]

output :
بازده
کارکرد، برون ده، برون گذاشت، برونگ ذار، تولید، خروجی، برونداد، محصول، مهندسی: خروجی، کامپیوتر: برونداد، مهندسی: انرژی خروجی، معماری: بازده، حقوقی: ظرفیت، شیمی: بروندهی، روانشناسی: برونداد، زیست شناسی: برونداد، نجوم: برونداد، بازرگانی: محصول، تولید، ستانده، ورزش: بازده، علوم هوایی: تولیدی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
outputter noun. ['aʊtpʊtǝ] LME.
[from OUT- + PUTTER noun1.]
1. An accomplice of thieves and rustlers; a person who handles stolen property. Long obsolete exc. Hist. LME.

2. A person who fraudulently circulated false coin as legal tender. Scot. L16-M17.

3. A person under an obligation to provide men for military service. Only in M17.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.