overdoing

تلفظ آنلاین

/'əuvə'du:ıŋ/

overdo :
بیش از حد انجام دادن، زیاده روی کردن، به حد افراط رساندن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
overdoing
[noun]
Synonyms: extravagance, extravagancy, lavishness, prodigality, squander, unthrift, waste, wastefulness

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.