padding

تلفظ آنلاین

padding /ˈpædɪŋ/ noun [uncountable]

لایی گذاری، روشی برای پر کردن بلوکی از اطلاعات با کاراکترها، اقلام، لایی، متن اضافی، بالشتک، لفاف، له سازی، لگد مالی، پیمایش، لایه گذاری، مهندسی: پرکننده، کامپیوتر: کلمات یا رکوردهای ساختگی، نظامی: پنهان کننده یا استتار کننده پیامها
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: لایی گذاری، روشی برای پر کردن بلوکی از اطلاعات با کاراکترها، اقلام، کلمات یا رکوردهای ساختگی، کامپیوتر: لایی، پرکننده، مهندسی: متن اضافی، پنهان کننده یا استتار کننده پیامها، نظامی: لایه، بالشتک، لفاف، له سازی، لگد مالی، پیمایش، لایه گذاریکامپیوتر: لایه گذاری، لفافه

[TahlilGaran] Persian Dictionary

padding
[noun]
Synonyms:
- filling, packing, stuffing, wadding
- waffle (informal, chiefly Brit.), hot air (informal), verbiage, verbosity, wordiness

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

padding /ˈpædɪŋ/ noun [uncountable]

1. soft material used to fill or cover something:
a helmet with protective padding

2. unnecessary and uninteresting details or words that are added to make a sentence, speech etc longer – used to show disapproval

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.